آغاز سال 1393!
به نام خدا
اولین پست در سال جدید!
1 ساعت و اندیه که وارد پانزدهمین روز از ماه فروردین شدیم، یعنی روز تولد من! زهرا جون مامانت دقیقا 26 ساله شد!
امسال موقع تحویل سال سه تایی خونه بودیم و بعد برای شام رفتیم پایین. روز اول فروردین هم همگی نهار پایین بودیم به صرف جوجه کباب در حیاط!
بعد از نهار رفتیم قم و از اونجا با مامان جون اینا رفتیم اصفهان. سه شب اصفهان بودیم که تو مریض شدی، هوا هم سرد و بارونی بود. دیگه جایی نرفتیم. تعطیلات هم به سرعت تموم شد و از شنبه روز از نو ...
دیشب رفتیم بیت رهبری مراسم عزاداری برای شهادت حضرت زهرا، چون امروز شهادت ایشون بود.
از شیرین زبونیهات هر چی بگم کم گفتم. عاشقت هستم دختر کوچولوی 17 ماهه ی من.
خواب به شدت منو در بر گرفته. انشاالله سر فرصت میام و از کارهات و حرفات می نویسم و عکس هم میذارم. فعلا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی