23 ماهگی گل دختر!
سلام
امروز 22 مهرماهه و دیروز که مصادف با عید غدیر بود، 23 ماه زهرا خانوم تموم شد و وارد 24 ماهگی شد و این یعنی نزدیک شدن به پایان دو سالگی!
امروز بعد ازظهر دوتایی رفتیم بازار و حسابی با هم گشتیم. اصلا اذیت نکردی و از اینکه بیرون بودی خیلی خوشحال بودی. در کنار تو به من هم خیلی خوش گذشت. برات شلوار لی خریدم، و کمی خرت و پرت دیگه.
دیروز ناهار همگی خونه مامان جون بودیم. روز عید بود و خدا بهمون عیدی داد و بارون اومد و هوا تازه شد، خدایا نعمت بارون رو به وفور به ما ارزانی بدار.
پنچ شنبه رفتیم قم به همرا مامان فاطمه و بابا جون. یه شب خونه عمه زهرا بودیم و جمعه برگشتیم. هفته قبل هم که عید قربان بود با مامان جون اینا و خاله ها یه شب رفتیم محل ابا و اجدادیمون که هوا حسابی سرد بود. تو و فاطمه کلی بهتون خوش گذشت. راستی چهارشنبه فاطمه لوزه ش رو عمل کرد، با هم رفتیم بیمارستان ملاقات، خداروشکر حالش خوب بود و اذیت نشده بود.
شنبه 19 ام هم با دوستای مامان رفتیم پارک بانوان. اون روز کلا رو مود بیحوصلگی بودی و تو پارک همش بهانه میگرفتی. ولی در کل به من خیلی خوش گذشت و کلی با دوستام خندیدیم.
شنبه 3 آبان برات وقت آتلیه گرفتم، امیدوارم همکاری کنی و عکسای قشنگی بندازیم.
بعد از مدتها میخوام عکس بذارم
عکسهای سفر شمال، شهریور ماه
افتادی تو اب و حسابی ترسیدی
اینم عکسای مربوط به ارایشگاه رفتن(بنا به درخواست دوستان)