زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

فرشتۀ پاییزی

مامان آرایشگر می شود!

1392/11/1 2:07
نویسنده : مامان
215 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

چند روز پیش توی حموم موهاتو کوتاه کردم. اتفاقا خوب هم شد، کلی از خودمان خوشمان آمد!خنثی

موهات نامرتب شده بود اما حالا خوب شد، مامان فاطمه فکر کرده بود بردمت آرایشگاه!لبخند

امروز من رفتم دکتر و تو چند ساعتی با بابا بودی، یه سر با هم رفته بودید اداره بابا و بعد هم خونه عمه اکرم. از اونجا هم اومدید دنبال من، حسابی دلتنگت شده بودم.قلب

این روزا خیلی خوشمزه حرف میزنی، کلماتی که میگی: بیسی(بشین)، آب، بیا، به به، ماما، بابا، دد، دودو(جوجو)، دَ (رفت)، کیه، جیز، بپ (بد)، با (پا)، بو (مو)، موقع خوردن چیزی میگی هاممممممم، خلاصه که حسابی ازمون دلبری میکنی.ماچ

عروسکهاتو بغل میکنی و مدتها توی خونه باهاشون میچرخی، خیلی هم با محبت بغلشون میکنی، قربونت برم.

امروز میخواستم ازت عکس بگیرم، اما مگه اجازه دادی! کلی با هم کشتی گرفتیم و خندیدیم. همه عکسات تار شده چون مدام در حال حرکت بودی. چند تاشو ببینیم:

این ادا رو هم برای حسن ختام عکسا در آوردی:

عزیز دلم، نفسمی، نور چشممی، چراغ خونمونی، به قول مامان فاطمه نمکدون خونه ای!لبخند

عاشقتم!قلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله کوچیکه
5 بهمن 92 2:27
عزیزممممممممم دلم برات تنگ شد جوجو!