روزهای پایانی ماه یازدهم...
ساعت 12 و ربع شبه و تو خوابیدی. من هم پای لپ تاپم تا بابا بیاد، آخه کار داره و هنوز نیومده خونه!
تو روز به روز داری قد میکشی و بزرگتر میشی. داری 11 ماهگی رو هم تموم میکنی و وارد ماه دوازدهم میشی. قربونت برم که انقدر زود بزرگ و خانوم شدی. ایستادن رو خیلی دوست داری و مدتی که میتونی بدون تکیه گاه بایستی زیاد شده، ولی هنوز اولین قدم رو برنداشتی. دندونهای یازدهم و دوازدهمت که دو تا دندون آسیاب هستن هم از لثه پایینت زدن بیرون. یعنی الان 6 تا دندون بالا داری و 6 تا پایین.
بابا که شبها میاد خونه خیلی ذوق میکنی و بال بال میزنی که بغلت کنه. بعد هم تا موبایلش رو میبینی نق نق میکنی که برات حسنی بذاره و تو خودتو تکون تکون بدی!
عکس جدید ندارم، میخواستم به یاد پارسال این روزها که اتاقت رو چیدیم چند تا عکس از اتاقت بذارم ولی فایلشو نمی یابم! تو هم خوابی نمیتونم سر و صدا کنم.
سی دی عکسهای آتلیه ات رو گرفتیم. چند تا شو میذارم: