زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

فرشتۀ پاییزی

خدایا شکرت...

1392/5/25 12:09
نویسنده : مامان
190 بازدید
اشتراک گذاری

این پست صرفاً برای تشکر از خدای مهربونه. برای اینکه یه گوشه از لطف و مهربونیش رو به خودم یادآوری کنم. برای اینکه هر وقت اینجا رو خوندم یادم بیاد که چقدر خدا هوامونو داره. خدایا شکر...

 

خدایا شکرت برای اینکه الان دخترم صحیح و سالم کنارمه.

خدایا شکرت برای اینکه بدون اینکه انتظار بکشیم دخترمون رو بهمون هدیه دادی.

خدایا شکرت برای اینکه دوران بارداری راحتی داشتم.

خدایا شکرت برای اینکه وقتی تو ماه هشتم بیمارستان بستری شدم و گفتن آب آمنیوتیک کم شده ممکن بود مجبور بشم چند هفته زودتر دخترم رو به دنیا بیارم، چقدر همه غصه خوردیم و دعا کردیم، اما مثل همیشه کمک کردی و زهرا سر موعد بدنیا اومد.

خدایا شکرت که زایمان راحت و خوبی داشتم.

خدایا شکرت که زهرا نوزاد خوب و آرومی بود.

خدایا شکرت وقتی زهرا 5 ماهه بود و سینه اش خس خس میکرد مجبور نشدیم بیمارستان بستریش کنیم و با دارو خوب شد. انصافاً روزهای بدی بود و خیلی نگران بودیم.

خدایا شکرت که چشم زهرا که مجرای اشکش بسته بود کم کم داره خوب میشه و احتیاجی به میل زدن پیدا نکرد.

خدایا شکرت که همین چند روز پیش یه خطر خیلی بزرگ از بیخ گوش خانوادمون رد شد. واقعاً شکرت...

خدایا شکرت که هممون سالمیم. این نعمت بزرگ سلامتی رو ازمون نگیر. بقیه نعمتها مثل پول و مال و مقام و... همه موقتی و قابل بازیابیه، ولی سلامتی اگه خدایی نکرده از دست بره...

خدای مهربون. مثل همیشه هوای خودم و خانوادم رو داشته باش. هوای زهرا رو بیشتر از همه، چون بچه ها بیشتر از همه به مواظبت احتیاج دارن. خدایا هوای پدر و مادرهامون رو داشته باش. بهشون سلامتی بده.

خدایا شکرت که خانواده خوبی دارم و بیشتر از همه شکر که تو رو دارم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله کوچیکه
26 مرداد 92 1:05
اشکمو درآوردی واقعا باید خدا رو شکر کرد. مخصوصاً به خاطر همون خطر خیییییلی بزرگ
خاله مریم
26 مرداد 92 18:12
خداروشکر...